بنا به گفته برخی پژوهشگران؛ قحطی بزرگ سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ ایجاد شده توسط انگلیس؛ بزرگترین مصیبت تاریخی ایران پس از حملهٔ مغول بوده است.
جنگ جهانی اول یک سده(قرن) پیش به بهانهٔ کشته شدن ولیعهد اتریش آغاز شد. دو جبهه شامل کشورهای محور یعنی آلمان و اتریش(که سپس کشورهای عثمانی؛ ژاپن و ایتالیا هم به آن اضافه شدند) و در جبههٔ متفقین یعنی روسیه و فرانسه و انگلیس(که سپس آمریکا هم به کمک آنان آمد) مدت چهار سال در رقابت در جهانخوارگی با هم درگیر شدند.
«محمد رسولی، حقوقدان پژوهشگر» طی یادداشتی در این زمینه مینویسد:
در آن زمان در ایران مستوفی الممالک کفیل پادشاه(احمد شاه) بود. مستوفی الممالک تدبیر را در آن دید که در آن جنگ ایران به طور رسمی اعلام بیطرفی کرد. ولی با وجود این اعلام؛ انگلیس و روسیه با نقض بیطرفی ایران؛ وارد خاک مقدس ایران شدن، ورود اینان بهانه ورود عثمانیهای خونخوار هم به کشورمان از طریق مرزهای غربی شد.
انقلاب کبیر ۱۹۱۷ روسیه سبب شد تا روسها از ایران بروند و حضور عثمانیها هم کمرنگ شود. اما انگلیسیهای خبیث به طور گسترده حضور نامشروع خود را حفظ کردند. آنگاه این انگلیسیها برای تهیه آذوقه خود و ترس از گرسنگی در جای غریب؛ انبارهای بسیاری ایجاد و همهٔ منابع و محصولات کشاورزی ایرانیان را ابتدا به ترفند و حیله و دروغ و به زور پول و بعد به زور سلاح و ستم غصب و تصرف کردند و تقریبا هیچ چیز برای مردم باقی نگذاشتند. حتی گاهی گندمها و خوراک مردم را که نمیشد تصاحب کنند آتش زده و از بین میبردند؛ لذا یک قحطی مصنوعی شدید به مردم ایران تحمیل کردند.
به دنبال این فقر و ناتوانی؛ به دلیل آشنا نبودن سربازان انگلیسی با بهداشت و نیز عدم رعایت آن و سایر دلایل؛ بیماریها هم در جامعه زیاد شد و آنفولانزای گستردهای هم پیدا شد(که بنا به اسناد موجود در برخی منابع؛ خود انگلیسیها در شیوع و پخش و گسترش این بیماریها به طور عمد و برنامه ریزی شده نقش داشتند).
جمع این رفتار جنایتکارانه انگلیس سبب شد تعداد زیادی از مردم ایران به کام مرگ رفته و از بین بروند. شدت تلفات ناشی از این جنایات انگلیس به حدی بوده کهگاه در تهران اجساد هیزم وار بر هم جمع میشد و حتی امکان دفن آنها نیز نبود. چه کودکان معصوم و مظلومی که از گرسنگی چشم از حدقه درآمده؛ با درد و رنج و شکنجه گرسنگی تحمیلی استعمار؛ جان سپردند.
برابر بررسیها در این واقعهٔ هولناک تاریخی حدود نصف جمعیت ایران از بین رفت. ای افسوس بر آن نیاکان بیگناه ما، که به ستم استکبار و استعمار انگلیس جان باختند وای ننگ بر استعمار با این پیشینهٔ پلید و زشت.
باید توجه داشت که انگلیسیها علاقهای به علنی کردن اسناد تاریخی مداخلات استعماریشان ندارند و هیچ قانون الزام آوری برای این کار در سیستم حقوقی این کشور وجود ندارد. در حالی که در برخی کشورها حتا در کشور آمریکا، دولت طبق قانون موظف است اسناد را پس از مدت محدود و معینی علنی کند و اگر چنین نکند هر شخص به ویژه پژوهشگران میتوانند از طریق دادگاه علیه سازمان مربوطه اقامه دعوا کنند و با حکم دادگاه سند را به دست آورند.
بنا به گفته برخی پژوهشگران؛ قحطی بزرگ سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ ایجاد شده توسط انگلیس؛ بزرگترین مصیبت تاریخی ایران پس از حملهٔ مغول بوده است.
اینک وظیفهٔ ما فرزندان نیاکان مظلوممان که در آن واقعه جان باختند، بر ماست که این جنایت را آشکار کرده و به اطلاع همگان برسانیم و پیگیر محکومیت حقوقی استعمار انگلیس و مطالبهٔ خسارات آن را از استعمار بکنیم.
جا دارد وزارت امور خارجهٔ کشور هم پیگیر الزام انگلیس به انتشار آثار حضورش در ایران آن زمان شود تا ضمن آشکار کردن چهرهٔ کریه این روباه مکار به استیفای حقوق تضییع شده و دریافت خسارت بپردازند.
در همین راستا همایش حقوقی – تاریخی بزرگ ملی به زودی قرار است برگزار شود که پیش همایش آن در یازدهم آذر ماه جاری در دانشکدهٔ حقوق دانشگاه تهران انجام خواهد شد.